اطلاعات کلی خبر
عنوان خبر :
چه اتفاقی در راه است؟
متن کامل خبر
هواداران با خوشحالی غرق در حرکات به ظاهر نمایشی سوکراتس بودند، اما ضربات او به ندرت بیهدف و نابهجا بودند. او بازیکن عملگرایی بود که از ضربات پشت پایش نه برای جلب توجه که برای یک هدف خاص استفاده میکرد. زیکو میگفت: «این ضربات به او ابهتی میداد که رقبایش از آن بیبهره بوند و مدافعان نمیدانستند در برابرش از چه تاکتیک دفاعی استفاده کنند». پله به طعنه میگفت: «او حتی با پشتش نسبت به مهاجمانی که توپ پیش رویشان قرار دارد، بهتر بازی میکند و گل میزند».
گرالدائو میگوید: «ما واقعاً هیچ کسی را قبل از سوکراتس ندیدیم که به سبک او بازی کند و همین باعث گیچ شدن مدافعانی میشد که میخواستند در برابر او از یک تاکتیک همیشگی استفاده کنند و تا به خودشان بیایند، توپ پشت سرشان بود. مدافعان واقعاً نمیدانستند با او باید چه کار کنند».
همتیمی دیگرش میگفت: «غیر قابل پیشبینی بودنِ سوکراتس باعث تقویت بازی آنها شده بود، چون مجبور بودند حین تصاحب مالکیت توپ به گزینههای ممکنِ بیشتری فکر کنند».
والتر کاساگرانده، دوست صمیمی سوکراتس در کورینتیانس میگوید: «وقتی او صاحب توپ میشد، نمیدانستیم قرار است چه اتفاقی بیفتد. اگر فقط آنجا میایستادی و حتی ذرهای با خط فکریاش همراهی نمیکردی، بازنده تو بودی و در نهایت مثل یک احمق به نظر میآمدی، چون در تمام طول بازی در حال رفتن به مسیر اشتباه بودی. از این نظر، بهتر بود با یک بازیکن معمولی بازی کنید چون دقیقاً میدانستید چه انتظاری از آنها دارید. به لطف نبوغ سوکراتس، من باید در ذهنم به تمام اتفاقات ممکن فکر میکردم. من بازیکنی نابغه یا مثل او نبودم، اما در زمین بازیکنی باهوش و مکمل سوکراتس بودم. من به فضاها نفوذ میکردم و قبل از اینکه یکی از همتیمیها صاحب توپ شود، سه چهار موقعیتی را تصور میکردم که میتوانست به سوکراتس امکان حرکت و ایجاد خطر بدهد».