[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۰۹۴
  • دوره جدید

فرزندان دنیای دیجیتال و شیوه تعامل با آنان ، روزنامه شیراز نوین

 مریم شمالیان- شیرازنوین
shomalianm@gmail.com
 
جوانان بزرگ‌ترین سرمایه هر ملتی به‌شمار می‌آیند و آینده و سرنوشت کشورها به دست آنهاست؛ از این رو برای تحقق اهداف جامعه و فرهنگ‌سازی لازم است آنان را با ارزش‌های جامعه آشنا ساخت.
اما فاصله گرفتن جوانان از ارزش‌های جامعه، خصوصاً در مقایسه با نسل قبل از خود، می‌تواند احساس مشترک جمعی را خدشه‌دار و همبستگی اجتماعی را تضعیف کند.
باید بگوییم که فاصله نسلی بین جوانان با بزرگسالان موجب می‌شود تا فرایند اجتماعی شدن آنها با وقفه و مشکل مواجه شود.
به عبارت دیگر، باید گفت که فاصله ارزشی بین نسل جوان و بزرگسالان برای جامعه زیان‌بار است. در این میان واژه فاصله نسلی به میان می‌آید. نسل به مفهوم جامعه‌شناختی نباید لزوماً با «گروه همسال زیستی معین» یکسان در نظر گرفته شود؛ بلکه در اینجا نسل بیشتر به معنی تاریخی و ذهنی مدنظر است، تا به معنی ساختاری و عینی (بوردیویی) آن. لذا منظور از آن، تجربه‌ها، ذهنیت‌ها، ارزش‌ها و نگرش‌های متفاوت تاریخی هر نسل معین است که به آنان هویت نسلی خاصی می‌دهد.
در «تفاوت نسلی»، موضوع صرفاً از باب داشتن تفاوت‌ها مورد تحلیل قرار می‌گیرد. در «شکاف یا گسست نسلی»، تفاوت‌های بین‌نسلی به حدی می‌رسد که بین دو نسل، شکاف یا گسست به وجود می‌آید که به مسئله‌ای اجتماعی تبدیل می‌شود.
همچنین در «گسست فرهنگی» افراد نه بر اساس نسل، بلکه بر اساس دو نوع رویکرد سنتی و جدید، به دو گروه تقسیم می‌شوند که هر گروه می‌توانند پیر و جوان را در کنار هم داشته باشند.
هر جامعه‌ای مبتنی بر ارزش‌ها و هنجارهایی است؛ «ارز‌ش‌ها» ماهیت ذهنی دارند و در مقام هست‌ها موجب پذیرش برخی از واقعیت‌های مربوط به جهان هستی می‌شوند. آنها وجدان جمعی مشترک و همبستگی اجتماعی را به بار می‌آورند، نظام قشربندی اجتماعی را شکل می‌دهند و به افراد قدرت انتخاب و قضاوت درباره پدیده‌ها را می‌بخشند؛ در صورتی که «هنجارها» ماهیت عینی دارند و در مقام بایدها و نبایدها موجب رعایت قواعد رفتاری از سوی کنشگران می‌شوند. هنجارها افراد را قادر می‌سازند واکنش دیگران به اعمال خود را پیش‌بینی کنند.
ارتباط بین ارزش‌ها و هنجارها
در مورد ارتباط بین ارزش‌ها و هنجارها باید گفت ارزش‌ها عام‌تر از هنجارها هستند و منبع و مبنای شکل‌گیری هنجارهای متعددند. همچنین، از آنجا که ارزش‌ها در مقایسه با هنجارها زیربنایی‌تر، مهم‌تر و پایدارترند، معمولاً به راحتی تغییر نمی‌کنند و میزان اشتراک بین نسل‌ها روی ارزش‌های اجتماعی بیشتر است؛ حتی اگر در ظاهر چنین به نظر نرسند.
افراد هر نسل با یک سلسله‌ارزش‌ها و هنجارهایی که در زمان آنها در جامعه و محیط زندگی‌شان مرسوم است، بزرگ و به اصطلاح جامعه‌پذیر می‌شوند. برای مثال، تقریباً دو یا سه دهه قبل در کشور ما علم بیشتر به‌عنوان ارزشی غنایی مطرح بود؛ به این معنی که افراد علم را همچون شمعی برای رهایی از ظلمت جهل می‌پنداشتند و از آن برای کشف حقیقت معنای زندگی و رسیدن به سعادت و رستگاری بهره می‌بردند. اما در جامعه امروزی، علم بیشتر به‌عنوان ارزشی ابزاری مطرح است. امروزه افراد علم را کسب می‌کنند تا از طریق آن مدرکی بگیرند و از آن برای اشتغال و ارتقای کاری استفاده کنند. امروزه علم نه برای کشف معنای زندگی، بلکه برای آسایش و رفاه مادی زندگی است.
این دو روایت از علم، نشانگر دو گونه درک تاریخی و ذهنی دو نسل از افراد جامعه از علم است. دو درک و باور متفاوت از علم قطعاً ارزش‌ها و هنجارهای خاص خود را تولید خواهد کرد. لذا ارزش‌ها و هنجارهای متفاوت و گاه متعارض این دو نسل باعث خواهد شد که بین آنها فاصله‌ای ایجاد شود، به سختی سخن یکدیگر را بفهمند، به دشواری یکدیگر را تحمل کنند و به آسانی به یکدیگر پرخاش کنند؛ چراکه هر یک برحسب تجربیات اجتماعی، با ارزش‌ها، باورها و هنجارهای اجتماعی زمان خود بزرگ شده‌اند و با آنها نظام فکری و چارچوب ذهنی‌شان سامان یافته که برای فردی از نسل دیگر نامأنوس و غریب است.
بر همین اساس، مشکل بین بزرگسالان و جوانان بیشتر مربوط به باورها، ارزش‌ها و هنجارهایی است که در زمان هریک از آنها ساری و جاری بوده و آنها مطابق با آن ارزش‌ها و هنجارها، جامعه‌پذیر شده‌اند.
 اگر بخواهیم به عمده‌ترین عوامل ایجاد فاصله نسلی اشاره کنیم، باید از «تغییرات اجتماعی» نام ببریم؛ منظور از تغییرات اجتماعی تغییراتی هستند که در طول زمان قابل رؤیت می‌باشند، ولی موقتی و کم‌دوام نیستند، بر ساخت یا وظایف سازمان اجتماعی یک جامعه اثر می‌گذارند و جریان تاریخ آن را دگرگون می‌سازند.
هرچه در جامعه تغییرات اجتماعی سریع‌تر، وسیع‌تر و عمیق‌تری روی بدهد، فاصله بین دو نسل بیشتر می‌شود و اختلافات و مسائل بین‌نسلی بیشتری وجود خواهد داشت.
وقت دنیاها متفاوت می‌شوند
در جوامعی که دچار تغییر و تحول می‌شوند، شرایط اجتماعی طوری دگرگون می‌شود که دیگر نسل گذشته نمی‌تواند مدل مناسبی برای زندگی نسل بعدی باشد و هر دو نسل می‌پذیرند که وضع زندگی آنان نمی‌تواند مشابه هم باشد. به‌عبارت دیگر، هر یک از دو نسل به ناچار در دو دنیای متفاوت زندگی می‌کنند. در چنین وضعی، انتقال فرهنگی از نسل قبل به نسل بعد بسیار ناقص صورت می‌پذیرد و فرهنگ قبل نمی‌تواند عیناً ادامه یابد و پاسخ‌گوی نیازهای نسل بعدی باشد. در این حالت نسل جدید برای یادگیری سبک زندگی و وضع مناسب حال و آینده خود، به اعضای دیگر هم‌نسل خود رو می‌کند و آن را الگوی زندگی خود قرار می‌دهد.
مهم‌ترین عواملی که در دنیای امروزی توانسته‌اند سریع‌ترین و عمیق‌ترین تغییرات اجتماعی و به تبع آن، فاصله بین‌نسلی را به وجود آورند، رسانه‌های ارتباطی و اطلاعاتی هستند؛ رسانه‌هایی چون اینترنت، شبکه‌های اجتماعی مجازی چون توییتر، واتس‌اپ و تلگرام و کانال‌های ماهواره‌ای روزانه حجم انبوه و بسیار گسترده‌ای از اطلاعات را به وجود می‌آورند و آنها را انتقال می‌دهند.
انفجار اطلاعاتی و سرعت افزایش تغییرات فنی به مسئله فاصله نسل‌ها دامن زده و الگوهای رفتاری را تحت‌تأثیر قرار داده است؛ به این معنا که انتظارها، ارزش‌ها، عقاید و رفتار یک نسل کمتر به نسل بعدی منتقل می‌شود؛ چراکه تا انتقال ارزش‌های نسل قبلی به نسل جوان، ارزش‌های جدیدی ایجاد می‌شوند و جای آنها را می‌گیرند. نسل‌های جدید به فراخور علاقه و اقتضای سنی، سریع‌تر از پیشرفت‌ها، اختراع‌ها و ابداع‌های جدید آگاه می‌شوند و دنیای فکری خویش را بر اساس آن پایه‌ریزی 
می‌کنند.
وقتی از فاصله نسلی صحبت می‌شود، باید نوع آن را مشخص کرد؛ زیرا مفهوم فاصله نسلی را می‌توان از لحاظ کیفی با توجه به مفاهیم ارزش و هنجار به دو نوع فاصله نسلی هنجاری و فاصله نسلی ارزشی تقسیم‌بندی کرد. فاصله نسلی هنجاری اختلاف و شکاف بین هنجارهای یک نسل با نسل بعدی است؛ در حالی که فاصله نسلی ارزشی وجود اختلاف و شکاف قابل توجه بین ارزش‌های یک نسل با نسل بعدی است.
درباره فاصله نسلی هنجاری باید گفت که بروز آن در جامعه تا حدود زیادی امری طبیعی است؛ چراکه اساساً با توجه به تغییر شرایط محیطی، تغییر مناسب در هنجارهای انسانی امری ضروری است و اگر هنجارها متناسب با دگرگونی‌های اجتماعی تغییر داده نشوند و انتظار این باشد که جوانان در شرایط بسیار متفاوت با بزرگسالان زندگی و رفتار کنند، بخورند، بپوشند و... در این صورت، تدریجاً و به ناچار، هیمنه و ابهت بزرگسالان چون والدین زیر سؤال می‌رود. لذا وقتی فاصله نسلی هنجاری بین نسل جوان و بزرگسال بروز پیدا می‌کند، تا زمانی که هر دو طرف از مسئله آگاهی لازم را نداشته باشند و توافقی روی آن پیدا نکنند، نمی‌توان راه به جایی برد.
اگر مثلاً والدین این واقعیت را نپذیرند که جوان آنان در شرایطی متفاوت از آنها زندگی می‌کند، دارای نیازهای متفاوتی است و شخصیت خاص خود را دارد که باید او را با این ویژگی‌ها پذیرفت و با او رابطه متعادل‌تری برقرار کرد و اگر نپذیرند که با اقتدارگرایی و تحمیل نمی‌توان جوان را تغییر داد، راه برای برخورد مناسب با اختلاف نسلی بسته می‌شود.
بنابراین با پذیرش مسئله از طرف هر دو نسل است که می‌توان فاصله بین‌نسلی را از طریق گفت و شنود و همفکری کاهش داد و پل‌های ارتباطی نیرومندی بر مبنای احترام متقابل و درک شرایط و نیازهای طرفین ایجاد کرد.
روش الگویی و القای پیام به‌صورت غیرمستقیم
یکی از مؤثرترین روش‌های تربیتی در این زمینه «روش الگویی و القای پیام به‌صورت غیرمستقیم» است که در آن مخاطبان خود فرصت می‌یابند با انگیزه و تمایل قلبی به موضوع مورد نظر توجه کنند و بدون کمترین فشار ذهنی و روانی پذیرای پیام شوند.
بنابراین نیازهای انسانی اساساً با توجه به تغییر شرایط محیطی، بدون تغییر مناسب در هنجارها نمی‌تواند ارضا شود. لذا بزرگسالان، خصوصاً مسئولان و اندیشمندان جامعه، باید تغییر شرایط را درک و به موقع تغییر هنجاری مناسب را تسهیل کنند تا اولاً سرکوب نیازها پیش نیاید، ثانیاً ارزش‌های اساسی جامعه زیر سؤال نروند.
فاصله نسلی ارزشی در مقایسه با فاصله نسلی هنجاری بسیار مشکل‌آفرین و تداوم آن برای جامعه زیان‌بار است؛ زیرا همبستگی اجتماعی افراد جامعه و جامعه‌پذیری نسل جوان را دشوار می‌کند و جامعه را دچار آنومی، بی‌هنجاری و سرگشتگی ارزشی می‌سازد.
برخی ارزش‌ها مطلق هستند، اما شماری دیگر از آنها اموری مطلق، فرازمانی، فرامکانی، عام، ازلی و تغییرناپذیر نیستند؛ بلکه در طول زمان و عرض مکان، اموری زمان‌مند، زمینه‌مند، مکان‌مند و تغییرپذیر می‌شوند.
برای مثال، در گذشته تشکیل خانواده ارزشی مثبت و در مقابل آن، طلاق ارزشی بسیار منفی تلقی می‌شد؛ به طوری که به افراد مطلقه به چشم دیگری نگریسته می‌شد و از اعتبار اجتماعی چندانی برخوردار نبودند. اما امروزه هرچند طلاق امری مثبت تلقی نمی‌شود، اما غیرقابل‌پذیرش نیز به‌شمار نمی‌رود. زیرا انسان امروزی به این تجربه و ذهنیت تاریخی دست یافته است که هرچند طلاق موجب جدایی دو زوج از هم و انحلال خانواده مشترکشان می‌شود، اما در عوض، آنها از یک زندگی سراسر تلخ، رنج و درد خلاص می‌شوند و شاید بتوانند زندگی دیگری را شروع کنند که تبعات مثبتی برای خود و جامعه به بار آورد.
شکاف بین‌نسلی با پدیده‌ای به نام دنیای دیجیتال
یکی از موضوعاتی که موجب شکاف بین‌نسلی شده، فضای مجازی و دنیای دیجیتال است.
به گفته روان‌شناسان، اگر شکاف نسلی حل نشود، تعارض‌های بین‌نسلی ایجاد می‌کند و این فقط مختص به ایران نیست و در بیشتر کشورها همین‌گونه است. اختلافات خانوادگی، ترک تحصیل فرزندان، فرار از خانه و اعتیاد از جمله آسیب‌هایی هستند که شکاف نسلی به همراه دارد؛ چراکه زمانی که نوجوان درک نشود، با انجام حرکات نابهنجار سعی می‌کند توجه‌ها را به سوی خود جلب کند.
نسل قبل باید زبان نسل جدید را شناخته و سبک زندگی، هدف‌گذاری، برنامه‌ریزی و پیشرفت‌های نسل نو را به رسمیت بشناسد.
نسل قبل اعتقاد دارد که روش‌های خودش درست است، اما نسل جدید زیر بار این موضوع نمی‌رود. نسل قبل باید ویژگی نسل جدید را بشناسد و فضایی فراهم کند که به جای تحمیل حرف‌های خودشان، با جوان‌ها همراه شوند و بپذیرند که یک پسر یا دختر نوجوان، با وجود همه تفاوت‌هایی که دارد، می‌تواند نظرهای خوبی بدهد. 
ایجاد یک زبان مشترک بین نسل قبل و نسل جدید می‌تواند شکاف نسلی را تا حدودی کاهش دهد و آن زبان دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی است.
بچه‌هایی که فرزند دنیای دیجتیال هستند، به حجم بسیار زیاد و کنترل نشده اطلاعات مختلف دسترسی دارند که می‌تواند موجب بروز اضطراب‌ و مشکلات روان‌شناختی در آنها شود.
هم‌سطح نبودن دانش خانواده‌ها با نیازهای نوجوان‌ها و جوانان در این شکاف بین نسلی نسل امروز تأثیر زیادی دارد؛ نوجوانانی که با سؤال‌ها و بارش شدید اطلاعات در رسانه‌های مختلف روبه‌رو هستند، باید مرجعی برای پاسخ‌گویی داشته باشند، اما متأسفانه هیچ برنامه‌ای برای آنها آماده نشده است. نوجوانان و جوانان بسیار از این موضوع شاکی هستند که خانواده‌ها بسیار تحت فشار و کنترل قرارشان می‌دهند و فضای خانه و خانواده را سخت و تاریک می‌کنند. بسیاری از خانواده‌ها درک درستی از تفکر و نیاز فرزندشان ندارند و می‌خواهند با زور و کنترل شدید آنها را از خطرات دور کنند، ولی باعث دور شدن فرزندشان از خانواده می‌شوند. خانواده‌ها باید برای کاهش این شکاف و گسست، خود را به فضای مجازی و دنیای دیجیتال علاقه‌مند نشان دهند و موضوعات مشترکی با فرزند خود با محوریت دنیای دیجیتال پیدا کرده و با آنها صحبت کنند.
این کار حتی می‌تواند موجب شود تا از طریق فضای دیجیتال و مجازی، استعداد فرزندان خود را هم کشف کنیم و آنها به سمت شکوفایی استعدادهایشان سوق دهیم.
شکاف بین‌نسلی چیزی نیست که با تحکم و اجبار خانواده‌ها برای اینکه آنچه نسل ما قبول داشته را شما نسل امروز هم باید قبول کنید، قابل رفع شدن باشد؛ بلکه نیاز امروز جامعه این است که نسل قبل با نسل جدید یک زبان مشترک پیدا کند و با رسانه و دنیای دیجتال تا حد امکان آشنا شود.
آن زمان حتی می‌توان در خصوص ارزش‌های نسل قبل و هنجارهای جامعه نیز بتوان با کلیپ‌های آموزنده و طنز، فرزندان دنیای دیجیتال را به سمت علاقه‌مند شدن به ارزش‌های نسل قبل خود هدایت کرد. 

 

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی

آدرس ایمیل

متن نظر

کد امنیتی