مفتون با واژگان رابطه داشت، روزنامه شیراز نوین
در مراسم یادبود مفتون امینی عنوان شد: برخلاف اینکه میگویند شعر ترکی مفتون قوی است، شعرهای مفتون، شعرهای جاری و ماندگار است، زیرا با لغتنامه شعر نگفته است. به گزارش ایسنا، مراسم یادبود مفتون امینی، (پنجشنبه، هفدهم آذرماه) در مؤسسه خیریه رعد، با حضور محمدرضا شفیعی کدکنی، محمد شمس لنگرودی، ضیاء موحد، کامیار عابدی، فرهاد عابدینی، ابوالقاسم ایرانی، اسدالله امرایی، حسن صفدری، علیاصغر شعر دوست، مهدی مظفری ساوجی، علیرضا بهنام، عبدالرحمن فرقانی، محمود سهیلی، سعید موغانلی و اعضای انجمنهای ادبی آذربایجانی ساحر، صابر و سایت ادبی ایشیق برگزار شد. اسدالله امرایی که اجرای برنامه را برعهده داشت، با بیان اینکه مفتون را از دوره نوجوانی و شعرخوانی «شبهای گوته» میشناسد، گفت: این آشنایی و دوستی تا زمان درگذشت او ادامه داشت. البته باید این نکته را در نظر بگیریم که شاعر و نویسنده هیچگاه نمیمیرد؛ تا زمانی که آثارش خوانده میشود و بر سر زبانهاست، زنده است. مهدی مظفری ساوجی نیز در سخنانی کوتاه به خلق و خوی خاص مفتون امینی و انزوای خودخواستهاش اشاره کرد و درباره مراحل نوشتن یکی از کتابهایش «گفتوگو با مفتون امینی» سخن گفت. او سپس بخشهایی از فایل صوتی گفتوگو با مفتون را برای حاضران پخش کرد. ضیاء موحد، شاعر و منطقدان نیز در سخنانی با اشاره به نحوه آشناییاش با مفتون، اظهار کرد: مفتون ارتباط خاصی با کلمه داشت، کلمه برایش شیء بود، آن را لمس میکرد، آن را بو میکرد. در ادامه مراسم، محمد شمس لنگرودی با بیان اینکه کتابهای مفتون دوره کامل شعر ایران است، گفت: او از غزل شروع کرد و به شعر سپید رسید. او گونههای مختلف شعر را تجربه کرد. به گفته شمس لنگرودی، در سالهایی که شعر نیمایی در اوج بود، این شعرها، از شعرهای معروف آن زمان بود. باید قدردان مفتون باشیم.کامیار عابدی، منتقد ادبی در ادامه مراسم اظهار کرد: مفتون انرژی خود را در چند بخش تقسیم کرده بود؛ یکی درس حقوق، مطالعه ادبیات ایران و جهان، زبانآموزی (به آموختن زبانهای دیگر علاقه داشت) و بازی شطرنج. او در دوره جوانی شطرنج باز قهاری بود. از میان اینها فقط قسمت زبان آموزی کمتر میشود، بازی شطرنج را حذف میکند و به تدریج به سمت ادبیات و حقوق میرود، شغل خود را در زمینه حقوق انتخاب و ذوق شعری خود را در گذر سالیان پالودهتر و پیراستهتر میکند. عابدی خاطرنشان کرد: مفتون نسبت به همنسلان خود قدری دیرتر به شعر نیمایی رسید اما زمانی که رسید به سرعت جای خود را تثبیت کرد. عابدی خاطرنشان کرد: مفتون شاعر توصیف بود اما همیشه از توصیف استفاده نمیکرد. گهگاه از ایجاز هم استفاده میکرد. در شعرهای سپیدش این حالت، یعنی رفت و آمد میان توصیف و ایجاز آشکار است اما در شعرهای قدیمتر علاوه بر توصیف، استفاده از تمثیل در شعر مفتون خیلی نمود دارد. به نظر میرسید مفتون علاقه داشت حکایتی را که در ذهن خود دارد، بپروراند و آن حکایت را برجسته کند و پیام خود را برساند. او تصریح کرد: یکی دیگر از ویژگیهای مفتون امینی این بود که از نظر موقعیت شعری بیشتر به حافظ نزدیک بود تا مولانا؛ شعر مولانا حالت انفجاری دارد و از نظر شعرگویی بسیاری از شاعران نمیتوانند چنین وضعیتی را تحمل کنند. حافظ شاعری است که با خردمندی ذوق خود را هدایت میکند. این که مفتون امینی در دهه ۸۰ وسواس خود را کنار گذاشته و یادداشتهای خود را راجع به حافظ منتشر میکند، به نظر حاصل روح و زبان و ذهن و ساختار حافظانه مفتون بوده که به آن اعتقاد داشته است. بهاءالدین خرمشاهی که امکان حضور در مراسم را نداشت، پیامی ارسال کرد که مهدی مظفری ساوجی این پیام را به این شرح خواند: «در ادب آداب آیتی بود. حضرت مفتون استادی بزرگ در فروتنی و جلوه نفروشی و انساندوستی و ایران دوستی بود. در خود مطرح نکردن و حتی شعر نخواندن همتای پاکیزهزیست دیگری به نام بیژن جلالی داشت. سابقه ارادت من به ایشان و شعرشان، حدود شصت سال و سابقه دوستیمان بیش از ۴۰ سال بود و هست. او از اندک شمار همزیستان روحی من بود. حسین ریاضی، مدیر مسئول مجله آذری هم درباره شعرهای آذری مفتون صحبت کرد. او با اشاره با آشناییاش با مفتون امینی از طریق پدرش حسن ریاضی، سردبیر فقید مجله آذری و بزرگداشت و رونمایی که مجله آذری برای دفتر «آجی چای» مفتون گرفته بود، گفت: آذربایجان از فرزند خلف خود در قدر و توان خود، قدردانی کرد.ریاضی خاطرنشان کرد: مفتون یکی از قضات خوشنام ایران بود. در شهرهای تهران، تبریز و مراغه به شغل قضاوت پرداخت. به خاطر تحصیلاتم آرای ایشان را مطالعه کردهام. متنهای حقوقی معمولاً متنهای عربی و خشک است اما مفتون متنها را به زیبایی نوشته بود و تا جایی ممکن از کلمات فارسی استفاده کرده بود. زمانی که متنها را میخوانید، انگار شعر و داستان میخوانید. یاد فرزند خلف آذربایجان و ایران گرامی باد. مرتضی مجدفر هم در سخنانی به آشناییاش با شعر مفتون پرداخت و گفت: آقای ساوجی گفتند، مفتون آدم منزوی بود اما معتقدم مفتون قلق داشت و اگر قلقش را میشناختید متوجه میشدید که مفتون آدم منزوی نبود. او سپس به دیدارهایی با مفتون در مجله آذری اشاره کرد و گفت: او گاه ۶ ساعت و با حوصله تمام، همه شعرهایی را که به مجله میآمد میخواند، البته با این شرط به دفتر میآمد که من نمیآیم من را بیاورید و برگردانید. مفتون اهل شکلات و شیرینی بود و همسرش به خاطر بیماری قندش، مانع او میشد. در ایام نمایشگاه که به غرفه میآمد، یواشکی میگفت «بونون باشین قاطین، بیرایکیدنه شیرینی ییم» ( او را مشغولش کنید، من یکی دوتا شیرینی بخورم). اهل شوخی بود. مجدفر در بخش دیگری از سخنان خود خاطرنشان کرد: برخلاف اینکه برخی معتقدند شعرهای ترکی مفتون، شعرهای قوی نیست، معتقدم شعرهای مفتون شعرهای جاری و ماندگاری است، زیرا او با لغتنامه شعر نمیگوید، اینکه بخواهددو لغت ترکی استانبولی و ترکی جمهوری آذربایجان بیاورد بلکه از زبان ساری و جاری مردمان تبریز و ارومیه و زنجان بهره میگرفت.
تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
خبرهای تصادفی روزنامه شیراز نوین