[ فردا را به امروز می آوریم ]
  • آخرین شماره ۲۰۷۵
  • دوره جدید

یلدا و چهار چهار شیراز، روزنامه شیراز نوین

تمدن ایرانی از ریشه‌دارترین تمدن‌ها در جهان به شمار می‌رود و بر پایه این تمدن تاریخی، رسوم و آیین‌هایی در فرهنگ این مردمان که گستره جغرافیایی وسیعی را در بر می‌گرفته‌اند، شکل گرفته و رواج داشته است؛ سننی که پاسداشت آنها بر مبنای باورها و داشته‌هایی بوده و عمده آنها بعد از اسلام هم پابرجا مانده است؛ یکی از این رسوم، آیین‌های ویژه شب یلداست.
فرهنگ عمید را که ورق می‌زنیم، مقابل واژه «یلدا» نوشته شده:  «کلمه‌ای سریانی به معنی میلاد، وقت ولادت، زمان ولادت حضرت عیسی(ع) هم گفته‌اند. در فارسی، یلدا به شبی می‌گویند که از آن شب درازتر (طولانی‌تر) نباشد و آن شب، آخر پاییز و اول زمستان است.»
فرهنگ معین اما در بیان معنی یا تعریف واژه «یلدا» آورده است که: «یلدا درازترین شب سال، شب اول برج جدی، شب چله برج زمستان، کلمه‌ای سریانی به معنی میلاد است. چون شب یلدا با میلاد حضرت مسیح(ع) تطبیق می‌کرده، از این رو آن را بدین نام گذاشته‌اند...»
به گزارش ایسنا، در بررسی ریشه این واژه در فرهنگ اساطیری و ایرانی، به سریانی بودن اصل واژه تأکید و اضافه شده که یلدا به معنی میلاد عربی است و به دلیل همزمانی با تولد حضرت عیسی(ع)، به این نام خوانده شده است؛ اما ایرانیان این شب را مصادف با تولد میترا یا مهر می‌دانستند و آن را با تلفظ سریانی پذیرفته‌اند.
ایرانیان باستان با باور اینکه فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر شده و تابش نور ایزدی افزونی می‌یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می‌کردند. جشن شب یلدا جشنی است که از ۷هزار سال پیش تاکنون در میان ایرانیان برگزار می‌شود. ۷هزار سال پیش نیاکان ما به دانش گاه‌شماری دست پیدا کردند و دریافتند که نخستین شب زمستان بلندترین شب سال است.
رد «یلدا» در شعر و ادبیات فارسی نیز به شکل مشهودی قابل رهگیری است و عمده تشبیهات شعرا و نویسندگان به شب یلدا، جنبه مثبت و شادی‌فزای زندگی را در بر می‌گیرد.
 چهار چهار شیرازی‌ها
مردم شیراز به شب یلدا، چله بزرگ می‌گویند و از روزها قبل برای آن تدارک مراسمی خاص می‌بینند. در شیراز از ابتدای دی‌ماه تا دهم بهمن چله بزرگ و از دهم بهمن تا ابتدای اسفند، چله کوچک می‌گویند و اعتقاد دارند که چهار روز آخر چله بزرگ و چهار روز اول چله کوچک یا «چهار چهار»، هشت روز سرد سال است.
در میان آثار موجود پیرامون فرهنگ عامه در شیراز که مهم‌ترین آن متعلق به «ابوالقاسم فقیری» پژوهشگر و نویسنده شهیر شیرازی‌‍‌ است، در خصوص آیین‌ و رسوم مردم این شهر برای پاسداشت اولین شب چله بزرگ آمده است:
«اکثر خانواده‌ها در شیراز همانند شهرهای دیگر ایران، این شب را به شب‌زنده‌داری می‌پردازند. معمول آن است که بزرگ فامیل یا خانواده از دوستان و آشنایان خود دعوت می‌کند و برای پذیرایی سفره‌ای متناسب با وسع و توان خود می‌گستراند.» اگرچه این آیین امروز در شمار اندکی از خانواده‌های اصیل شیرازی مرسوم مانده و ادامه دارد.
بنا بر این نوشته‌ها، «در سفره‌ای که مردم شیراز برای شب چله می‌گستردند، آینه، قاب عکس حضرت علی(ع)، دو لاله و چند شمع روشن، اسفند و انواع تنقلات شامل نخودچی، کشمش، حلوای ارده و آجیل مشکل‌گشا، رنگینک، ارده‌شیره، خرما و انجیر، به‌همراه چند شاخه گل تدارک دیده می‌شد. غذای ویژه شیرازی‌ها در شب یلدا هویج‌پلو به همراه کشمش، مغز گردو و رب بوده است.» 
«شیرازی‌ها معتقدند عموم مردم یا گرم‌مزاج‌اند یا سردمزاج و در شب یلدا آنها که گرم‌مزاج‌اند باید حتماً انواع خنکی‌ها مانند هندوانه بخورند تا طبعشان برگردد و سردمزاج شوند و آنها که سردمزاج‌اند، باید در این شب از انواع گرمی‌ها مانند خرما، رنگینک، انجیر و ارده‌شیره بخورند تا مزاج آنها نیز به گرمی برگردد.»
«در این شب، تا دیرگاهان می‌نشینند و حاضران به دیوان حافظ تفأل می‌زنند و با یکدیگر گفت‌وگو کرده، مشاعره و بازگویی خاطرات و بازخوانی اشعار و واسونک‌ها را برای شاد کردن مجلس دنبال می‌کنند.»
 شب یلدا و صله رحم
پاسداشت شب یلدا و چله‌نشینی، با تأکیداتی که دین مبین اسلام بر صله رحم داشته، جایگاه خود را حفظ کرده است و مردم شیراز هم به واسطه خوی میهمان‌نوازانه خود، شب چله را فرصتی مغتنم برای دیدار و دیده‌بوسی دانسته و همواره در برگزاری محفلی خانوادگی، گرم و صمیمانه اصرار داشته‌اند. محفلی که مبنای تعمیق تعاملات و دوستی‌ها و رفع کدورت‌های احتمالی و زمان صلح و سازش در میان افرادی که از یکدیگر به هر دلیل مکدر بوده‌اند، بوده است.
یلدا همواره و طی سال‌ها همچنان با آمدنش، همه را به وجد می‌آورد و انگیزه‌ای برای گرد آمدن اقوام و فامیل دور سفره‌ای و نقل‌ها و حرف‌هایی است که زمینه ارتباط و پیوند بیشتر و مستحکم‌تر خانواده‌ها را فراهم می‌کند.
فقیری، پژوهشگر عرصه فرهنگ در کتاب «فرهنگ عامه» خود آورده است: «شیرازی‌ها به شب یلدا شب چله می‌گویند و در این شب که طولانی‌ترین شب سال‌ است، مراسمی خاص دارند. شیرازی‌ها زمستان را بدین ترتیب قسمت می‌کنند؛ از اول دی تا دهم بهمن را چله بزرگ، از دهم بهمن تا اول اسفند را چله کوچک و از اول اسفند تا آخر اسفند را چله پیرزن می‌گویند. همچنین چهار روز آخر چله بزرگ و چهار روز اول چله کوچک را «چهار چهار» می‌گویند که اوج سرما را در این ۸ روز می‌بینیم.»
 خوردنی‌های شب ‌چله
فقیری با یادآوری اینکه «بنا بر اعتقاد شیرازی‌ها، شب چله مزاج آدمی می‌تواند تغییر کند»، می‌نویسد: «معمولاً در شب چله سردمزاج‌ها اگر بخواهند طبعشان برگردد، باید چیزهای گرم بخورند. گرم‌مزاج‌ها هم باید برعکس چیزهای سرد بخورند.»
وی یادآور می‌شود: «شب چله خوردن ارده‌شیره، ارده و خرما و رنگینک رواج کاملی دارد که البته این خوراک‌ها همه گرم هستند.»
به گزارش ایسنا، ارده نوعی حلواست که از مخلوط دانه‌های مقوی روغنی مانند کنجد و افزودنی‌های گرم دیگر، در فارس تولید می‌شود و مرکز تولید آن شهر زرقان است. شیره نیز شربتی از انگور را گویند که ممزوج کردن آن با ارده، دو طبع گرم و سرد را به هم آمیخته و اعتدال به ‌بار می‌آورد.
 آجیل مخصوص شب چله
به گفته فقیری، «در شیراز شب چله رسم بر تهیه و خوردن آجیل شیرین است و این آجیل مخلوطی است از انجیر، قصبک، نخودچی بدون نمک، کشمش، توت خشک، مویز، مغز بادام، گردو، قیسی و شکرپنیر، خرک، برنجک و برگه هلو.»
بر اساس نوشته‌های این پژوهشگر فرهنگ فارس، «شب‌های یلدا بساط میوه‌های فصل هم پهن بوده و میهمانان در این شب از این میوه‌ها هم تناول می‌کنند.»
به گزارش ایسنا، طی سال‌های گذشته تاکنون تهیه هندوانه شب یلدا و تناول آن در این شب، جزو ضرورت‌ها درآمده است که در شیراز هم به‌عنوان یک رسم دنبال می‌شود و شیرازی‌ها حتماً باید شب یلدا قاچی از این میوه نیز تناول کنند.
 مراسم شب یلدا در شیراز
بر اساس آنچه ابوالقاسم فقیری به نگارش درآورده، «در شیراز تفأل به دیوان خواجه اهل راز، یکی از ضرورت‌های مراسم شب یلدا بوده و حتماً انجام می‌شود.»
گرفتن فال حافظ، به این ترتیب است که همه شرکت‌کنندگان در مجلس نیت می‌کنند و سپس بزرگ خانواده با قرائت فاتحه‌ای بر روح حافظ، دیوان اشعار او را می‌گشاید و به ترتیب غزل‌ها را برای حاضران می‌خواند؛ معمولاً اولین غزل، فال اولین نفریست که سمت راست بزرگ فامیل و آنکه دیوان را گشوده، نشسته است. پس از آنکه برای هر یک از حاضران غزلی بازخوانی شد، شاهد فال به همان ترتیب پیشین، بازخوانی می‌شود. معمول آن است که تنها ۲ بیت از غزل به عنوان شاهد فال قرائت شود. اما فال کلوک، به گفته فقیری «فال کلوک یا همان کوزه، هنوز هم در بعضی خانواده‌ها در شیراز مرسوم است. البته این فال به خانم‌ها اختصاص دارد و به این شکل است که کلوکی به میان مجلس آورده و هر یک از زنان نشانه ای در کلوک می‌اندازند. آنگاه دختربچه‌ای جلو آمده، دست در کلوک کرده، یکی از اشیای داخل کلوک را بیرون می‌آورد و به دیگران نشان می‌دهد. سپس زنی باسواد ترانه‌های محلی را می‌خواند و هرکسی از ترانه مخصوص به خودش نتیجه ای می‌گیرد. به جای ترانه‌های محلی بعضی از اشعار حافظ استفاده می‌کنند.» 
بر اساس نوشته‌های فقیری، در این شب یکی از رسم‌های مطلوب، گفتن قصه است و متلک. متلک همان اشعار کوتاه و شاد است که در هنگام مراسم شادی و سرور خوانده می‌شود. 
به گزارش ایسنا، شب یلدا یا شب چله بلندترین شب سال در نیم‌کره شمالی زمین است. این شب به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق می‌شود. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام شب یلدا را جشن می‌گیرند. این شب در نیم‌کره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیشتر و طول شب کوتاه‌تر می‌شود. واژه «یلدا» ریشه سریانی دارد و به‌معنای «ولادت» و «تولد» است. منظور از تولد، ولادت خورشید (مهر/ میترا) است. رومیان آن را ناتالیس آنایکتوس یعنی روز تولد مهر شکست‌ناپذیر می‌نامند.ابوریحان بیرونی از این جشن با نام «میلاد اکبر» نام برده و منظور از آن را «میلاد خورشید» دانسته ‌است.
 پیشینه جشن
یلدا و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل می‌داد و در طول سال با سپری شدن فصل‌ها و تضادهای طبیعی خو داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیت‌های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند.
آنان ملاحظه می‌کردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند می‌شود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر می‌توانستند استفاده کنند. این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکش‌اند. مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، هند و ایرانی و هند و اروپایی، دریافتند که کوتاه‌ترین روزها آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شب‌ها کوتاه‌تر می‌شوند؛ از همین رو آن را شب زایش خورشید نامیده و آن را آغاز سال قرار دادند.
بدین‌سان در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع می‌شد و در اوستا، واژه Sareda, Saredha «سَرِدَ» یا «سَرِذَ» که مفهوم «سال» را افاده می‌کند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است.
در آثارالباقیه ابوریحان بیرونی، ص ۲۵۵، از روز اول دی ماه با عنوان «خور» نیز یاد شده‌ است و در قانون مسعودی نسخه موزه بریتانیا در لندن، «خُره روز» ثبت شده است. اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم‌روز» نامیده شده است. در برهان قاطع ذیل واژه «یلدا» چنین آمده است: «یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جَدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شب‌هاست در تمام سال و در آن شب و یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل می‌کند و گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک می‌باشد و بعضی گفته‌اند شب یلدا یازدهم جدی است.»
ایرانیان گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنه کوه‌های البرز به انتظار باز زاییده شدن خورشید می‌نشستند.
برخی در مهرابه‌ها (نیایشگاه‌های پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول می‌شدند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند و شب‌هنگام دعایی به نام «نی ید» را می‌خوانند که دعای شکرانه نعمت بوده ‌است.
روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) و دی‌گان می‌خواندند و به استراحت می‌پرداختند و تعطیل عمومی بود (خرمدینان، این روز را خرم روز یا خره روز می‌نامیدند). خورروز در ایران باستان روز برابری انسان‌ها بود. در این روز همگان از جمله پادشاه لباس ساده می‌پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری نداشت و کارها داوطلبانه انجام می‌گرفت، نه تحت امر. در این روز جنگ کردن و خونریزی، حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود. این موضوع را نیروهای متخاصم با ایرانیان نیز می‌دانستند و در جبهه‌ها رعایت می‌کردند و خونریزی به طور موقت متوقف می‌شد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ به صلح طولانی و صفا تبدیل شده است. در این روز بیشتر از این رو دست از کار می‌کشیدند که نمی‌خواستند احیاناً مرتکب بدی شوند که آیین مهر ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ می‌شمرد. ایرانیان به سرو به چشم مظهر قدرت در برابر تاریکی و سرما می‌نگریستند و در خورروز در برابر آن می‌ایستادند و عهد می‌کردند که تا سال بعد یک سرو دیگر بکارند. به گزارش ایسنا، طی سال‌های اخیر، رسوم دیگری به آیین‌های یلدایی افزوده شده که همگی نشانگر ویژگی‌های بارز انسانی مردمان ایران زمین است؛ رسومی نظیر تهیه بسته‌هایی برای اهدا به نیازمندان، حضور در جمع کودکان یا سالمندانی که در مراکز جمعی نگهداری می‌شوند، تلاش برای آزادی و رهایی زندانیان و بازگرداندن آنان به آغوش خانواده، پهن کردن سفره در گلزار شهدا و تقسیم داشته‌های شب یلدا با کسانی که عزیزترین ودیعه الهی را در راه امنیت این سرزمین و مردمانش، ایثار کردند و... 

تاکنون نظری برای این خبر ثبت نشده است!
ثبت نظر جدید
نام و نام خانوادگی  

آدرس ایمیل    

متن نظر  

کد امنیتی